امپراطوری ماد در سال ۶۰۰ قبل از میلاد مسیح
سه قوم آریایی در ایران
۱- به طور کلی ازمنهی تاریخی ماد در ایران، از اواخر سدهی هشتم پیش از میلاد آغاز میگردد. در حوالی این قرن سه قوم آریایی نقاطی را در ایران اشغال کرده دولتهای ملوک الطوایفی تشکیل داده بودند: ۱- مادیها در مغرب ۲- باکتریها (باختریها) در مشرق و ۳- پارسیها در جنوب.مادیها مردمی آریایی نژاد بودند که در اواخر قرن هشتم یا ابتدای قرن هفتم پیش از میلاد دولت ماد را بنیاد نهادند. زمان ورود این قوم به ایران به درستی معلوم نیست، چنان که موقع در آمدن آریانها به این کشور در پردهی ابهام قرار دارد.
زایش ونوس، اثر بوتیچلی، پیرامون ۱۴۸۵-۱۴۸۶.
نام زهره در یونان آفرودیته Apjrodite و در روم ونوس Venus بود و از همان اول از بزرگترین خدایان محسوب می شد.پیش از یونانیان و رومیان این الهه را بنامهای مختلف در فنقیه کرت لیدی آسیای صغیر و جاهای دیگر پرستش می کردند.و در همه جا او را به شاعرانه ترین صورت در میان خدایان تجسم می کردند.
از قدیم ترین آثار ادبیات و هنر یونان تا به امروز همواره زهره بزرگترین منبع الهام نویسندگان و شعرا و هنرمندان بوده است در آثار ادبی و هنری یونان قدیم و روم قدیم هیچ قهرمانی نقشی بزرگتر از نقش این الهه را بازی نکرده و هیچ شخصیت آسمانی یا زمینی به اندازه او موضوع شعر و نثر و تاتر و نقاشی و حجاری و ترانه های عامیانه قرار نگرفته است.عالی ترین مجسمه های دوراان کهن مجسمه هائی است که برای این الهه ساخته شده است.عالی ترین اشعار قدیم یونان و روم به وصف این ربع النوع اختصاص یافته است زیبا ترین معابد و زیباترین کاهنه های قدیم مال زهره بوده اند.
در یونان کهن عدتا خوشگل ترین دختران وقف زهره می شدند این دختران غالبا از خاندانهای بزرگ بودند همه هنرهای زیبا را می آموختند:رقص موسیقی شعر فلسفه نقاشی و فن محاوره و شیریت زبانی را نزد استادان فن می آموختند.سپس خود را در اختیار الهه عشق می گذاشتند جزیره قبرس که قلمرو مخصوص زهره بود همیشه پر از دختران ماهروی یونانی بود که از اطراف و اکناف یونان بدانجا می آمدند تا وقتی که در این جزیره بودند به پیروی از ابهه خود خویشتن را وقف عشق می کردندوهر معبد آفرودیته حلقه ای بنام حلقه دختران زهره داشت که فقط از دختران و زنان زیبا و جوان تشکیل می شد و در این جمع مراسم مذهبی و مقدسی صورت می گرفت مثلا هرودوت می نویسد : بر هر زن بابلی واجب است که در مدت عمرش یک بار در معبد زهره ( ونوس ) حاضر شود و با یک مرد بیگانه نزدیکی جنسی کند و مرد را بهره مند کند . زنان ثروتمند بابلی به دلیل فخر و مقام بالاتر اجتماعی خود از این کار شرم گین بودن و به همین جهت آنان را با عرابه هایی سرپوشیده به معبد می بردند و پس از اجرای مراسم جنسی با مرد دوباره با همان حالت سرپوشیده به منزل می بردند .
اثرات تغییر اقلیم در این كشور بزرگ آفریقای شمالی كه برای تغذیه جمعیت رو به رشدش تا حد زیادی به دلتای حاصلخیز نیل وابسته است، ميتواند اثرات مخرب جبرانناپذيري همراه داشته باشد.
به موازات دست و پنجه نرم كردن پژوهشگراني از سراسر جهان با راههای كنترل و مهار گرمایش جهانی ، محققان دوراندیشی نیز با ایده رجوع به روشهاي قديمي، تلاش دارند راهحلهای مفید برای رفع مشكلات زیستمحیطی كنونی جهان را در سرزمين باستاني مصر بيابند.
از قرار معلوم راهبردهایی كه مصریان باستان براي تطابق با محيط زيست خشن، خشك و گرم خود به خدمت گرفته بودند، میتواند به حل مشكل گرمایش امروزي دنیا كمك كند.
به همين مناسبت حدود 200 باستانشناس، جغرافیدان، مورخ، زمینشناس و دیرینشناس از 25 كشور جهان به دانش «زمین باستانشناسی» به عنوان كلید طلایی گشودن گنجینه گذشته به منظور یافتن راهحلهايی براي مشكلات حال و آینده دل بستهاند.
مدوزا: مدوزا در ابتدا دوشیزه ای بسیار زیبا بوده است، اما پس از اینکه پوزئیدون، خدای دریا او را در معبد آتنا اغوا میکند، موجب خشم این الهه میشود و آتنا، او را به شکل کریهترین موجود ممکن، یعنی یک گورگون درمیآورد. از آنجایی که مدوزا در اصل انسان بوده است، فانی بوده و در نهایت توسط یکی از قهرمانان اساطیری به نام پرسیوس کشته میشود. پرسیوس که تحت حمایت آتنا به نبرد با مدوزا رفته بود، موفق میشود با هوشمندی سر او را از بدن جدا کند.
مجسمه مشهوری که در برزیل در شهر Rio de Janeiro قرار دارد و بسیاری از مردم آن را در تلویزیون دیده اند در حقیقت مجسمه مسیح منجی است. این مجسمه با ۱۲۵ فوت ارتفاع در سال ۱۹۲۶ و در ارتفاع ۷۱۰ متری نوک کوه Corcovado ساخته شده است. مجسمه مذکور حالت ایستاده عیسی مسیح را در حالیکه دستان خود را کاملاً باز کرده است نشان می دهد که این حالت نشان دهنده پذیرش همه انسانها در آغوشش است. مجسمه عیسی مسیحنشانه برزیل است که امروزه شهرتی جهانی پیدا کرده است.
توریستهایی که از برزیل دیدن می کنند حتماً به دیدن این مجسمه نیز می روند. دست چپ اینمجسمه به سمت شمال شهر Rio de Janeiro و دست راست آن به سمت جنوب شهر اشاره می کند. مناظر بسیار جذابی را می توان از آنجا مشاهده کرد که نفس را در سینه تماشاچی حبس می کند. این مناظر شامل شهر Rio، خلیج، کوه Sugarloaf و ساحل رودخانه های Copacabana و Ipanema می شود. علاقمندان به فوتبال نیز می توانند منظره ای از استادیوم را مشاهده نمایند.
چیچن ایتزا اثری باستانی از تمدن مایا است که در کشور مکزیک واقع شدهاست. کلمه چیچن ایتزا به معنی «در کنار دهانه چاه ایتزا» است که خود «ایتزا» احتمالا در زبان مایاها به معنی جادو یا جادویی بودهاست. این اثر جزو میراث جهانی یونسکو بهشمار میرود. چیچن ایتزاشامل چندین ساختمان سنگی است که قبلا به عنوان قصر، معبد، حمام، مغازه و … به کار میرفته اند. مطرح ترین قسمت های آن عبارتند ازمهمترین اثر این مجموعه، El Castillo ( به معنای قلعه در اسپانیولی) است که عبارتست از هرمی پلکانی که از هر چهار طرف دارای پلههایی تا بالای هرم است. این معبد، متعلق به خدای آسمان بوده است.
چیچن ایتزا در سال ۲۰۰۷ میلادی، این اثر بههمراه ۶ اثر دیگر در یک رایگیری جهانی بهعنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید معرفی شدند. بسیاری از باستانشناسان معتقدند چیچن ایتزا در حدود هزار سال پیش پایتخت یکی از پادشاهان مایاها به نام «تاپیلتزین چه کوئتزالکولت» بودهاست. کاربرد این معبد تقدیم قربانی به خدای باران مایاها، چاک، بوده است. قربانی کردن انسان نیز در این معبد معمول بوده و بقایای انسان های قربانی شده نیز در معبد یافت شدهاند.
هرم عظیم پله دار کوکولکان که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پلهها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است.
بسیاری از ویرانههای باستانی نمایانگر این امر هستند که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صور فلکی و ریاضیات احترام ویژه ای قائل بوده اند، بلکه دقت عمل فوق العاده ای نیز داشته اند. شکی نیست که تمدنهای باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبات پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیتهای معماری بوده اند.
هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.
در جیزه مثالهای متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده می شود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ جیزه کاملا- با خطایی بسیار ناچیز- رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از ۰٫۲ درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویههای آن تنها دو ثانیه با زاویه ۹۰ درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه تقسیم می شود. به علاوه – و با وجود تردید عده ای از کارشناسان- این نظر وجود دارد که اهرام جیزه با ستارگان سیف الجبار یا Orion’s belt نیز مطابقت دارند.
چیچن ایتزا (Chichén Itzá) منطقه باستانی قوم مایا نمونه ای از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار کوکولکان (Kukulcan) که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پلهها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را بر روی راه پله شمالی ایجاد می کند.
در دوران ساسانى کلیساهایى نیز ساخته شدهاند که از نظر ریختشناسى غیر متعارفند. دیوارساختمانهاى ساسانى تزیینات زیبا و بىنظیرى دارد و الگوهاى ساسانى از طراحهاى هندسى و گیاهى و نیز طراحىهاى پیکرهاى نظیر انواع حیوانات تشکیل مىشد.
در نقوش گچبرىها از قالبهاى هلنى اقتباس شده بود. ساسانیان از تزیین سنگ نیز در محدودهٔ کم استفاده مىکردند و نمونههاى آنرا مىتوان در کاخ سنگى بیشاپور برگرفته از سنت پارتى در آتشکده بیشاپور در محل پیشآمدگىها و نیز در بیستون و طاقبستان مشاهده مىشود.
شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل – زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم اینشهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. محوطه باستانی شهر سوخته در هزاره دوم و سوم قبل از میلاد، توسط مهاجرانی که از چهار گوشه به آن مهاجرت کردهاند، بنا شده است.سند یا کتیبه ای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سال های ۳۲۰۰ تا ۲۷۵۰ قبل از میلاد «شهر سوخته» نامیده می شود.«کلنل بیت» یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او «سر اورل- اشتین» با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از اوشهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی«مارتیسو توزی» از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت
شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. اینک به برخی از این پیشرفت های شگفت انگیز اشاره می کنیم:
نخستین چشم مصنوعی جهان
برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی متعلق به ۴۸۰۰ سال پیش کشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی ۲۵ تا ۳۰ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است.جمجمه زن صاحب چشم مصنوعی شهر سوخته چشم مصنوعی روی جمجمه او دیده میشود.
قبل از مطالعه در باره صندوقچه عهد ابتدا به معرفی آن از سایت ویکی پدیا می پردازیم:
تابوت عهد یا صندوق عهد (به عبری: אָרוֹן הָבְּרִית) (یا Aron Ha-berit) در باور یهودیان و مسیحیان، جعبهای است چوبی، مزین و با روکشی از طلا که در آن دو لوح قانون که توسط خداوند به موسی پیامبر داده شده بود، نگهداری میشد. به عقیده آنان خداوند از طریق این صندوق با بنیاسرائیل سخن میگفت. این جعبه از مقدسترین اشیاء برای یهودیان است. در زمان تصمیم گیریهای مهم فرشتهای به نام سکینه یا به عبری شِکینَه از آن خارج میشد و در هالهای از دود فرامین الهی را به مردم ابلاغ میکرد.
این تابوت در زمان سموئیل نبی توسط فلسطینیان به سرقت رفت ولی به دلیل مصائبی که برای آنها به وجود آورد آن را پس دادند. بعدا در زمان حمله بختالنصر به اورشلیم این تابوت مفقود شد. درون این تابوت نسخه اصلی تورات که بر روی سنگ حکاکی شده وجود داشته است. مسلمانان همچنین به وجود این تابوت و سکینه مربوط به آن معتقدند و درقرآن در آیه ۲۴۸ سورة البقرة بدان اشاره شده است. شیعیان معتقدند در آخرالزمان، مهدی موعود آن را پیدا کرده و نسخ اصلی تورات را عرضه خواهد کرد.وهیچکس از جای آن اطلاعی ندارد تا آنکه مهدی موعود ظهور کند و آن را به حرکت در آورد که نشانه نبوت ایشان است واین همان صندوقی بود که مادر موسی او را در آن گذاشت
اما در مورد صندوقچه عهد مطالب ناگفته بسیاری وجود دارد نکته اول این است که این صندوقچه بر خلاف اعتقاد مسلمانان و یهودیان هیچ منشا الهی نداشته و دستور ساخت آن مرحله به مرحله توسط موجوداتی از ماورای زمین به موسی (ع) داده شده است.
مجله پزشکی ژورنال:
آشنایی با ۱۵ خواص گیلاس
گیلاس؛ میوه کوچک تابستانی، بسیار خوشمزه، مفید ،آبدار کروی با دمى بلند و یا کوتاه بوده و دارای گوشت لطیف، ترد و شیرین به رنگهای مختلف از زرد تا قرمز پر رنگ با هستهای گرد و سفت است.
درخت خزان پذیر و برگریز گیلاس ، با نام علمی " Cerasus avium " ، بدون خار ، با ارتفاع کوتاه ، شاخههای صاف بدون خار و قرمز رنگ مایل به قهوهای ، برگهای سبز تقریباً درشت لبهدار و دارای میوه گوشتدار با گونههای متعدد است که تقریباً در تمام کشورهاى جهان آن را مىشناسند و احتمالاً بومی منطقهای بین دریای سیاه و دریای خزر است و در زمانهای قدیم به اروپا برده شده است.
خواص دارویی گیلاس:
گیلاس سرشار از ترکیبات آنتیاکسیدانی بوده، از اینرو روند پیری را به تاخیر میاندازد.
احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی را کاهش میدهد.
مجله پزشکی ژورنال:
10 فایده شگفت انگیز سیب پایین آوردن كلسترول
سطح بالای كلسترول در بدن مشكلات طولانی مدت و خطرناكی را به دنبال دارد با مصرف سیب میتوانید سطح كلسترول را در حد نرمال نگه دارید. مطالعات و پژوهشها حاكی از این است كه خوردن دو عدد سیب در هر روز تقریبا به میزان 16 درصد سطح كلسترول را پایین میآورد. برای كاهش سطح كلسترول هیچ چیز دیگری به اندازه سیب مفید نیست.
تقویت دستگاه گوارش
افرادی كه از مشكلات دستگاه گوارشی رنج میبرند با خوردن سیب میتوانند عملكرد این دستگاه را در حد نرمال نگه دارند. مهمترین دلیل در تنظیم و تقویت دستگاه گوارش این است كه سیب سرشار از فیبر است و این بدان معناست كه حركات رودهای را منظم میكند و دیر هضمی و یبوست را از بین میبرد. با تنظیم دستگاه گوارشی از دل دردهای مزمن و شدید كه به این دستگاه مرتبط است نیز كاسته میشود.
افزایش انرژی
قندی كه در سیب وجود دارد طبیعی است و فواید زیادی دارد كه به هیچ عنوان مقابل مقایسه با شیرینیها و قندهای مصنوعی نیست. قند موجود در سیب باعث افزایش انرژی می شود به همین دلیل است كه خوردن این میوه صبح زود و قبل از صبحانه توصیه شده و تا آخر شب بدن را سرحال نگه می دارد و انرژی مورد نیاز را تامین میكند.
برای بسیاری از زوج ها یی که با ناباروری دست و پنجه نرم می کنند، اغلب بیشترین امید وقتی پیش می آید که از روشهای پیش رفته و گران قیمت که گاهی مجبور به مصرف داروهای ناخوشایند می شوند، استفاده کنند . اینک یک روش سالم تر طبیعی و تقریبا روشی آزاد برای بهبود باروری وجود دارد، استفاده از 10 تغییر ساده در رژیم غذایی و روش زندگی برای بهبود تخمک گذاری و باروری ، پیشنهاد می شود که با آغاز بارداری سالم ،برای قلب استخوان ها و سایر اندام های بدن در دوران آبستنی و پس از آن سودمند است . این «رژیم خوراکی های وابسته با باروری» بر پایه اطلاعات استوار علمی تهیه شده است که از یک بررسی 8 ساله روی بیش از 18000 خانم انجام شده است .
این
دکتر« والتر ویله» رییس بخش (دپارتمان) تغذیه دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد، یکی از برجسته ترین و متنفذ ترین پژوهش گران تغذیه در سراسر دنیا هستند . کتابش به نام « بخور، بنوش و سلامت بمان »به عنوان راهنمای دانشگاه هاروارد برای خوردن سالم استفاده می شود .کتابی ساده و خلاصه ای از آن چه افراد در باره رژیم غذایی سالم باید بدانند .
مجله پزشکی ژورنال:
نکاتی در مورد آجیل شب عید
این روزها وقتی برای خرید آجیل عید به قنادی ها یا آجیل فروشی ها سری می زنیم با انواعی از آجیل های شور، شیرین، خام، بوداده یا انواعی از آجیل های وارداتی چون هندی، ژاپنی و… روبه رو می شویم.
این آجیل ها اغلب ظاهری براق و خوش رنگ دارند که اکثر افراد را ترغیب به خرید می کنند، اما متاسفانه برخی از این آجیل ها برخلاف ظاهر خوش آب و رنگ، طعمی نامطلوب و گاهی مهمانانی ناخوانده دارند که خریدار به ناچار با توجه به صرف هزینه گزاف مجبور به دور ریختن آنها می شود. البته برخی نیز هستند که بدون توجه به بهداشت و سلامت آجیل، این محصولات ناسالم را مصرف می کنند. حال این پرسش مطرح می شود، اگر ظاهر آجیل نشان دهنده کیفیت آن نیست، پس چگونه می توان آجیلی سالم و بهداشتی تهیه کرد؟ آیا مصرف آجیل های بدطعم می تواند برای سلامت مصرف کننده مضر باشد؟ مهم ترین نکته در زمان خرید آجیل تست کردن طعم و مزه آن است.
آجیل های فله ای آجیل و خشکبار ازجمله تنقلاتی هستند که اگر در شرایط نامناسب محیط، چون گرما و رطوبت بالا به مدت طولانی قرار گیرند آلوده به نوعی قارچ می شوند. این قارچ قرار است با نفوذ به داخل مغزها، آنها را آلوده کرده و با تولید نوعی سم به نام آفلاتوکسین عوارض سریع یا طولانی مدتی را در مصرف کننده ایجاد نمایند. از عوارض سریع آن می توان به تضعیف سیستم ایمنی بدن، صدمات کبدی و در نهایت سرطان کبد و از اثرات طولانی مدت آن نیز می توان به بروز ناهنجاری های جنینی، جهش زایی، انحراف کروموزوم ها و غیره اشاره کرد.
معمولا این سم در آجیل های فله ای که به صورت سنتی نگهداری و عرضه می شوند به مقدار زیاد یافت می شود؛ البته بد نیست بدانید این روزها عده ای از فروشندگان سودجو، برخی از اقلام صادراتی آجیل چون پسته را که به دلیل آلودگی به آفلاتوکسین از صادرات ایران حذف شده است به عنوان محصولات درجه یک مخلوط با مغزهای دیگر به صورت درهم عرضه می کنند که متاسفانه تشخیص آن بسیار مشکل است بنابراین با توجه به این که برخی مراکز عرضه آجیل، محصولات کهنه و آفت زده خود را نیز به صورت مخلوط عرضه می کنند توصیه می شود که از خرید آجیل های مخلوط فله ای اجتناب کنید. این آجیل ها اغلب طعم ناخوشایندی دارند و مصرف آنها حتی به مقدار اندک، می تواند مصرف کننده را به عوارض ناشی از سم آفلاتوکسین دچار کند.
در این مقاله بخور و نخورهایی را ارائه میدهیم که خواب راحتی را برای شما به ارمغان آورده و از بیخوابیهای شبانه خلاصتان میکند. با ما همراه باشید.
شام خوب، خواب خوب
باید بدانید که با ایجاد تغییراتی در عادتهای غذاییتان میتوانید مشکل را حل کنید. در واقع شب باید بیشتر حواستان به غذاهایی که میخورید باشد.
قانون شمارهی یک: شام سرشار از کربوهیدرات و کم پروتئین میل کنید
کربوهیدراتها و پروتئین نقش مهمی در سنتز برخی از نروترانسمتورهای مغز دارند و به این ترتیب باعث خوابی راحت و یا برعکس بی خوابی میشوند.
توصیه میکنیم مواد غذایی سرشار از کربوهیدرات با شاخص گلیسمی پایین میل کنید. یعنی کربوهیدراتهایی که به آرامی جذب میشوند مثل نان کامل (سبوس دار)، غلات کامل (برنج قهوهای)، پاستا، میوه های تازه و غیره.
امگا 3 ها تأثیر خوبی روی عملکرد مغز میگذارند و برای همین خوابی خوب و راحت به شما هدیه میدهند برعکس توصیه میکنیم از مصرف کربوهیدراتهایی که شاخص گلیسمی بالایی دارند بپرهیزید مثل نان سفید، برنج سفید، سیب زمینی، شیرینیجات صنعتی، شکلاتهای خامهای، قند، عسل و غیره.
متخصصان توصیه میکنند برای داشتن خواب راحت لازم است که مصرف پروتئین را نیز کاهش دهید. بهتر است مواد غذایی سرشار از پروتئین مثل گوشت قرمز، مرغ، ماهی، تخم مرغ و غیره را برای ناهار میل کنید.
مجله پزشکی ژورنال:
9 توصیه برای تصمیم گیری درست
وقتی دانشمندان علوم اعصاب فعالیت مغز را در طول یک آزمایش تصمیمگیری ساده بررسی کردند، متوجه شدند که افراد معمولاً 10 ثانیه قبل از اینکه آگاه شوند تصمیم گرفتهاند، تصمیم میگیرند.
در این مطلب ۹ روش را به شما معرفی می کنیم تا تصمیم های بهتری در موقع خواص بگبربد:
چطور میتوانیم امیدوار باشیم که تصمیم درست گرفته ایم؟
در واقعیت وضعیت به این بدی نیست، ما هر روز تصمیماتی در زندگیمان میگیریم. دنیا تغییر میکند و احساس میکنیم که کنترل آن را به دست داریم.
خوشبختانه علم اعصاب و روان ما را از نواقص و کمبودهای مغز انسان آگاه کرده است. با دانستن این ضعفها، میتوانید از یک استراتژی ساده برای غلبه بر آنها استفاده کنیم.
1. به غریزه خود توجه کنید اما اجازه ندهید بر شما ریاست کند.
ما به یک دلیل غرایزمان را رشد دادهایم—آنها واقعاً خوب عمل میکنند. توانایی گرفتن یک تصمیم سریع برای پیشینیان عصر حجری ما میتوانست تفاوت خورده شدن توسط یک ببر وحشی یا شکار آن ببر باشد. اما اخیراً با چند ببر روبهرو شدهاید؟ واقعیت این است که در این عصر دیگر نیازی به اینگونه تصمیمات سریع نیست اما باز هم نمیتوانید دست از گرفتن این تصمیمات بردارید. با آن مقابله نکنید اما به آن هم بسنده نکنید. از خودتان بپرسید "چرا این فکر را کردم؟" یا "چرا چنین احساسی داشتم؟"
برچسبها: تصمیم, پزشکی, زمان, مغز انسان, مغز, انسان, رشد, مجله پزشکی, دانش, آزمایش


ریحان؛ آرامبخش و خوابآور
این سبزی بسیار معطر و خوشبوست. ضد یبوست، ضدتشنج، رفعكننده سردردهای عصبی (میگرن) و سرگیجه است و به دلیل تركیبات آرامبخش برای رفع بیخوابیهای اضطرابی موثر بوده و مسكن خوبی به شمار میرود.
ریحان، شیر مادران شیرده را زیاد میكند و برای رفع التهاب كلیه مفید است. این سبزی نفاخ نیست و اسپاسمهای معده را برطرف میكند.
شاهی؛ محرك فعالیت كلیهها
این سبزی طبیعت معتدلی دارد. به دلیل دارا بودن ویتامینهایA و C جزء آنتیاكسیدانهای قوی بوده و برای دفع رادیكالهای مضر بدن مفید است. همچنین پایینآورنده قند خون بوده و لكههای قهوهای و كك و مك ناشی از تماس مستقیم با نور خورشید را رفع میكند.
براساس تحقیقاتی كه در دانشگاه پزشكی شهید بهشتی انجام شده است، شاهی چربی و كلسترول بد خون را كاهش میدهد و روغنهای فرار آن برای مخاط تنفسی، آسم، برونشیت و سرفههای مزمن مفید است.
تركیبات موجود در این سبزی محرك فعالیت كلیهها بوده و دافع سنگ كیسه صفرا، مثانه و كلیه است و فوقالعاده برای دردهای مفصلی و نقرس مفید است.
سالانه افراد بسیاری بدلیل حمله کروناری، پیش از رسیدن به بیمارستان یا در بخش اورژانس می میرند . بسیاری از این مرگها با عملکرد سریع قابل پیشگیری می باشند . برخی ازحملات قلبی، ناگهانی و شدید می باشند . اما اکثر آنها به آهستگی آغاز می شوند و با درد یا ناراحتی خفیفی همراه هستند .
مشابه مردان، شایعترین علامت حمله قلبی در خانم ها ، درد قفسه سینه یا احساس ناراحتی در آن می باشد . ولی خانم ها نسبت به آقایان برخی ازعلایم دیگر بویژه تنگی نفس ، تهوع یا استفراغ و دردفک یا دردپشت را بیشتر تجربه می کنند .
اگر من مشکوک به حمله قلبی شدم چه کار باید بکنم ؟
بیش از پنج دقیقه تا درخواست کمک صبر نکنید . با 115 یا مراکز اورژانس پزشکی محلی مانند مراکز آمبولانس تماس بگیرید.
فورا به بیمارستان مراجعه کنید .
اگر شما فردی هستید که دچار علایم شده اید و دسترسی به مراکز اورژانس پزشکی ندارید ، از فردی بخواهید که فورا شما را به بیمارستان برساند . خودتان رانندگی نکنید مگر آنکه واقعاهیچ راه دیگری نداشته باشید .
سلامت نیوز:
10 افسانه غلط درباره شیرشیر تنها یك نوشیدنی نیست بلكه میتوان آن را بهعنوان یك غذای کامل هم درنظر گرفت. با این حال برخی اوقات از گوشه و كنار اخبار و شایعههایی را میشنویم كه ما را در مصرف این نوشیدنی گوارا و سایر لبنیات دچار تردید میكند. این باورها قرنهاست كه در میان مردم رواج پیدا كردهاند اما بیشتر آنها ریشه علمی ندارند. در این مطلب به10 مورد از آنها اشاره میكنیم و میبینیم درست هستند یا نه.
افسانه شماره ۱: گر به لاكتوز حساسیت دارید نباید لبنیات مصرف كنید
افراد حساس به لاكتوز نگران نباشند
تحمل نكردن لاكتوز در واقع به معنای ناتوانایی بدن در سوخت و ساز و هضم لاكتوز یا همان قند شیر است. اما این دلیل نمیشود كه افراد حساس به لاكتوز از هیچ محصول لبنی استفاده نكنند! پنیر موتزارلا، چدار، پنیر سوئیسی و پنیر كهنه تقریبا بدون لاكتوز هستند. علاوه بر این، میتوان از ماست نیز استفاده كرد، زیرا ماست باكتریهای زندهای دارد كه به سوخت و ساز لاكتوز كمك میكند. اگر بدنتان به هیچوجه قابلیت تحمل لاكتوز را ندارد، میتوانید از شیر بدون لاكتوز استفاده كنید یا قبل از مصرف شیر چند قطره آنزیم لاكتوز به آن اضافه كنید كه این آنزیم در بعضی داروخانهها قابل دسترسی است.
خیال کن حق م تنها بمونمـــــــــــ
خیال کن عاشقمــــــــ بودی ولی من
شاید قدر تورو هرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز ندونم
گذشتی از منو ساکتـــــــــــ نشستمــــــــــ
گذشتی از منو دیدی ک خسته امـــــــــــ
حواس ششگانه ی ماست که 5 حس آن با عینیت ها و واقعیات سروکار دارند.
سهراب سپهری در در یکی از اشعارش بسیار زیبا به این موضوع اشاره کرده است .
او میگوید " چشم ها را باید شست . جور دیگر باید دید ."
شستن چشم ها و جور دیگر دیدن اشاره به عملکرد ذهن ما دارد . همه ی ما میدانیم که
همیشه میتوان مسائل را از ابعاد مختلف دید و مورد بررسی قرار داد . بطور مثال یک
موضوع برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و هر کدام آن را به گونه ای میبینند .
یکی آن را منفی و دیگری مثبت ارزیابی میکند . یکی خونسرد با آن برخورد میکند و
دیگری عصبی . یکی از شکست یک شکست بزرگتر میسازد و دیگری یک فرصت
برای پیروزی .
حتمن برای شما پیش آمده که با یک موضوع خیلی تند و عصبی برخورده کرده اید و
بعد بر اثر یک هشدار بیرونی یا تحول درونی آن موضوع را بسیار ساده و گاهن
کوچک یافته و آرام شده اید تا حدی که به حرکت عجولانه ی خود خندیده اید. این حالت
اغلب بعد از گذشت زمان و کسب تجارب زیاد به سراغ ما می آید . وقتی به گذشته
نگاه میکنیم به عکس العمل ها و برخورد و دیدمان نسبت به مسائل خنده مان میگیرد .
اما چرا ؟ چه چیزی عوض شده ؟
آیا این همان ذهن ما نیست که شیوه ی دیدن و تحلیلش را تغییر داده ؟
خوب فکر کنیم . به قول بودایی ها این زندگی توهمی بیش نیست . همه چیز زاده ی
ذهن ماست.
پس بیایید با هم زندگی را زیبا ببینیم و تا میتوانیم او را به بازی بگیریم پیش از آنکه او
ما را به بازی بگیرد ...
مسئول زندگی خود باشیم و از نعمت قدرت ذهن و توانایی جور دیگر دیدن نهایت استفاده
را ببریم.
دنیای ما زاده ی ذهن ماست ...
روح وحشی
من نه زنی
خمار چشمم
و نه دختری
پریشان گیسو
من نه مردی
با شانه های ستبرم
و نه پسری بالا بلند
من فقط یک انسانم
انسانی با ذهنی پر از سوال
دلی پر از مهر
و روح وحشی...
روح وحشی
پ.ن. 1. جنسیت از بعد روانشناختی اهمیت زیادی دارد اما جاییکه تمام ذهن آدمی را
مسائل جنسیتی فراگرفته و انسانیت جای خود را به شهوت داده من فقط
انسانم...همین
پ.ن.2.لطفن مدام مرا سوال پیچ نکنید که پسری دیگه ، دختری دیگه ، چند سالته و...
پ.ن. 3شما را به خوانش کتاب فوقق العاده مفیدی از اوشو دعوت میکنم .کتابی که انقلابی
در ذهن شما برپا خواهد کرد.
دنیا با تمام وسعتش
تنگ میشود برایم
وقتی چشم بر من میبندی
چه کم دارم تو را این روزها
یادت هست من بودم و تو
وتو بودی...
تمام ِ دنیای ِ من
چهره از من نپوشان
پشت چشم نازک مکن
ای همه ی زندگی ام
تو بالا نشینی و من پست
تو جمیل و من زشت
تو بزرگی و من حقیر
تو دارایی و من ندار
مرا مران از درگاهت
که به دریوزگی آمده ام ...
آمین !
روح وحشی
پ.ن. عزیزا آنقدر پر شو در من که هیچ جایی برای غیر نماند... آمین
Don't worry ,I'm with you
در سیاره ای که همه ی ساکنینش تنهایند
در پی چه میگردی
خوش خیال ِ من ؟!
کسی صمیمانه با تو تقسیم نخواهد کرد
فنجانی از شادی اش را
و هیچ دست نوازشی ِ پاک نخواهد کرد
غم ِ چشمانت را
ساده دل من
دل ِ پریشان تو را
خریداری نیست
جاییکه همه ی دل ها پریشانند !
بیهوده امید مبند بر هیچ
کسی گیسوی ِ آشفته ی روح تو را
شانه نخواهد زد
وقتی همه ی دل ها آشفته اند
کودک ِ دل
شب آمده
خود را در آغوش بگیر
برای خودت لالایی بخوان
و آرام بخواب
هیچ کجا خبری نیست...
روح وحشی
پ.ن. تاکی خودمان را گول بزنیم؟ هان؟
هر کس در پی خودخواهی های خویش است ...همه محتاج و نیازمندیم .
چگونه یک نیازمند میتواند نیاز دیگری را مرتفع سازد؟!
پ.ن. دكتر شريعتی : وقتی يک روح از سطح زمان خويش بيش تر اوج ميگيرد
و از ظرف تحمل مردم زمان بیشتر رشد می کند ، تنها ميشود.
دلم شانه های ِ به وسعت کائناتت را میخواهد
واینکه همیشه بگویی شانه هایم برای تو !
دلم آغوش ِ امن بینهایتت را میخواهد
تا در آن گم شوم بی آنکه هرگز پیدا شوم
دلم چشمان پر از عشق بی همتایت را میخواهد
تا مست شوم به شراب ِ ازلی
و بگویم هرآنچه باید میگفتم و ترسیدم
به پاس آن که گفت : مستی و راستی !
دلم همه ی تو را میخواهد
و تو هیچ مرا !
که اگر میخواست چنین ریشه نمیکردم بر این بیابان برهوت
دلم پرواز میخواهد
بال هایم باش...
روح وحشی
بیا و یک لطفی در حق من بکن . میرم بهشت زهرا وداخل یکی از قبرای خالی میخوابم .
بعد روی من خاک بریز . میخوام زنده بگور شدن را تجربه کنم . نفس نکشیدن . خفه شدن .
هر چند سالهاست که خفگی را دارم میچشم . طعمش خیلی بده . مثل اثر بیهوشی بعد از عمل.
تلخ و تلخ و تلخ
روح وحشی
پ.ن. گاهی هوس های عجیبی میکنم . مثلن غرق شدن . پریدن از هواپیما به قصد چتر بازی
و باز نشدن چتر
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو
آه ای خدای قادر بی همتا
یکدم ز گرد پیکر من بشکاف
بشکاف این حجاب سیاهی را
شاید درون سینه من بینی
این مایه گناه و تباهی را
دل نیست این دلی که به من دادی
در خون تپیده آه رهایش کن
یا خالی از هوی و هوس دارش
یا پای بند مهر و وفایش کن
تنها تو آگهی و تو می دانی
اسرار آن خطای نخستین را
تنها تو قادری که ببخشایی
بر روح من صفای نخستین را
آه ای خدا چگونه ترا گویم
کز جسم خویش خسته و بیزارم
هر شب بر آستان جلال تو
گویی امید جسم دگر دارم
از دیدگان روشن من بستان
شوق به سوی غیر دویدن را
لطفی کن ای خدا و بیاموزش
از برق چشم غیر رمیدن را
عشقی به من بده که مرا سازد
همچون فرشتگان بهشت تو
یاری به من بده که در او بینم
یک گوشه از صفای سرشت تو
یک شب ز لوح خاطر من بزدای
تصویر عشق و نقش فریبش را
خواهم به انتقام جفاکاری
در عشقش تازه فتح رقیبش را
آه ای خدا که دست توانایت
بنیان نهاده عالم هستی را
بنمای روی و از دل من بستان
شوق گناه و نقش پرستی را
راضی مشو که بنده ناچیزی
عاصی شود بغیر تو روی آرد
راضی مشو که سیل سرشکش را
در پای جام باده فرو بارد
از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیــــاز مرا بشنو
آه ای خدای قادر بی همتا
فروغ فزخزاد

من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی میخواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بیرنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟
روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مـــی انـــگور کنیــــد
مزد غـسـال مــرا سیــــر شـــرابــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید
بر مـــــــزارم مــگــذاریــد بـیــاید واعــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حـــافـــظ
جای تلقــیـن به بــالای سرم دف بـــزنیــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید
روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیــد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد
روی قــبــرم بنویـسیــد وفـــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟
******
تو آیا قاصدکهای رها را دیدهای هرگز،
که از شرم نبود شادپیغامی،
میان کوچهها سرگشته میچرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی میکند
چیزی نمیخواهد
******
و چشمان تو آیا سورهای از این کتاب هستی زیبا،
تلاوت کرده با تدبیر؟
******
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بیمنت و با مهر میتابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعلههای شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیدهای راز هدایت، در شبی تاریک؟
******
تو آیا، یاکریمی دیدهای در آشیان، بیعشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیدهای، رخ از نگاه عاشقان نیمهشبها بربتاباند؟
تو آیا دیدهای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟
******
تو آیا خواندهای با بلبلان، آواز آزادی؟
******
تو آیا هیچ میدانی،
اگر عاشق نباشی، مردهای در خویش؟
نمیدانی که گاهی، شانهای، دستی، کلامی را نمییابی ولیکن سینهات لبریز از عشق است…
******
تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، دادهای آیا ؟!
******
ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،
تو آیا جمله میسازی؟
******
نفهمیدی چرا دلبستِ فالِ فالگیری میشوی با ذوق!
که فردا میرسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب میآید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
******
تو فهمیدی چرا همسایهات دیگر نمیخندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بیآبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمیتابد؟
******
نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کردهای آیا؟
******
جوابم را نمیخواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیدهام در تو!
که عاشق بودهام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته میدانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من!
به گوش بسته میخوانی
به گوش بسته میخوانی
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود | وین راز سر به مهر به عالم سمر شود | |
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر | آری شود ولیک به خون جگر شود | |
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه | کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود | |
از هر کرانه تیر دعا کردهام روان | باشد کز آن میانه یکی کارگر شود | |
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو | لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود | |
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من | آری به یمن لطف شما خاک زر شود | |
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب | یا رب مباد آن که گدا معتبر شود | |
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی | مقبول طبع مردم صاحب نظر شود | |
این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست | سرها بر آستانه او خاک در شود | |
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست | دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود |

در زندگی ، روزهایی هستند..........
که از شب تا صــــــــــــبح فقط خوابِ بیداری را میبینی....!
و روز که میشود / تا شب ، ده ها بــــــار میمیری !
به همین راحتی.............. / مترسک ها ایستاده میخوابند !
پیــــر میشوند.....
و
میمیرند!
مترسک دیونه
------------------
نوشته های تنهایی مترسک

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندی که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خيال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطربوی لاله های وحشی
به خاطر گونه زرين آفتاب گردان
براي بنفشيه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جاي همه کسانی که نديده ام دوست می دارم
تورا برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها دوست می دارم
تورا به اندازه همه کسانی که نخواهم ديد دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زيسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفي که آب می شود و برای نخستين گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
تو را به جاي تمام کساني که دوست نمی دارم...دوست می دارم.

اولین نقطه ای که از مرکز کائنات گریخت
و بر خلاف محورش به چرخش در آمد ، سر من بود!
من اولین قابله ای هستم که ناف شیری را بریده است !
اولین آواز را من خواندم ،
برای زنی که در هراس سکوتُ سنگُ سکسکه ،
تنها نارگیل شامم را قاپیدُ برد !
من اولین کسی هستم که از چشم زنی ترسیده است !
من ماگدالینم ! غول تماشا !
کاشف دلُ فندقُ سنگ آتش زنه !
سپهر را من نیلگون شناختم !
چرا که همرنگ هوس های نا محدودِ من بوده !
خدا ، کران بیکرانۀ شکوهِ پرستش من بود
و شیطان ، اسطورۀ تنهائی اندیشه های هولناک من !
اولین دستی که خوشه اولین انگور را چید دستِ من بود !
کفش ، ابتکار پرسه های من بود
و چتر ، ابداع بی سامانی هایم !
هندسه ! شطرنج سکوت من بود
و رنگ ، تعبیر دل تنگی هایم !
من اولین کسی هستم که ،
در دایره صدای پرنده یی بر سرگردانی خود خندیده است !
من اولین سیاه مستِ زمینم !
هر چرخی که می بینید ،
بر محور ِ شراره های شور عشق من می چرخد !
آه را من به دریا آموختم !
من ماگدالینم !
پوشیده در پوستِ خرس
و معطر به چربی ِ وال !
سرم به بوتۀ خشکِ گونی مانند است ،
با این همه هزار خورشیدُ ماهُ زمین را
یک جا در آن می چرخانم !
اولین اشک را من ریختم ،
بر جنازۀ زنی که غوطه ور در شیرُ خون
کنار نارگیلی مُرده بود !
بی هراس سکوتُ سنگُ سکسکه ... !